ضرورت بازگشت به انديشههاي شهيد بهشتي
مهندس ميرحسين موسوي
مهندس ميرحسين موسوي
از هفته گذشته در آستانه شهادت شهيد دكتر بهشتي و فاجعه هفتم تيرماه قرار گرفتهايم.در فضاي شهر تهران پوسترها و تصاويري از شهيد بهشتي مشاهده ميشود.وقتي كه برادران «مؤسسه مطالعات دين و اقتصاد» از من خواستند كه در اين مراسم شركت كنم و در مورد شهيد بهشتي صحبت كنم، در انديشه بودم كه در اين مراسم به چه نكاتي اشاره داشته باشم. ايدهاي از اين تصاويري كه در سطح شهر نصب شده بود، گرفتم و فكر كردم بحثم را از آنجا آغاز كنم.يك نقاش برجسته فرنگي به نام آنجلا واروس كه در دو سه دهه اخير در فضاي هنري غرب بسيار تأثيرگذار بوده، نقاشيهايي دارد كه از شخصيتهاي مختلف به تصوير كشيده است.اين نقاشيها ابتدا بدين صورت است كه تصويري از يك شخصيت ميگيرد و يا انتخاب ميكند.اين تصوير در متن يك حادثه و اتفاق است كه به خوبي واقعيت و اهميت و رابطه آن شخص در محيط سياسي، اجتماعي را به نمايش ميگذارد؛ بعد اين نقاش ميآيد از اين تصوير اصلي با يك فيلتر يك كپي بر ميدارد، سپس از آن كپي، كپيهاي ديگري گرفته ميشود؛ مثلاً به 10 يا 20 كپي كه رسيد، آنها را كنار هم قرار ميدهد.در نهايت وقتي شما اين تصاوير را در مجموع كنار هم قرار ميدهيد، نشاندهنده اين مساله است كه تصوير آخري از تصوير واقعي از عكس اوليه به كلي فاصله گرفته است و فضاي واقعي آن عكس اصلي است.به قول امروزيها يك شكل هنري كه هيچ ربطي به واقعيت بيروني ندارد و در واقع هيچ رابطهاي با واقعيت امروزي در جامعه آنها ندارند.اين نقاش براي اينكه به خوبي هدف خودش را نشان دهد، در مورد چند چهره اين موضوع را امتحان كرده است.همچنين او در مورد اشيايي كه مورد معامله و تجارت نيز قرار ميگيرد، اين سبك را اجرا كرده است.بعضاً از يك جعبه بيسكويت يك عكس كامپيوتري گرفته و بدين شكلي كه عرض كردم، كپي تهيه شده و سپس آنها را در كنار هم قرار داده است.اين مجموعه عكس تبديل به يك نقاشي شده كه با تغيير نشانههاي هنري و زيباشناسي ارتباط برقرار ميكند؛ ولي ديگر ارتباطي به غذا و ايجاد فضايي براي انسان كه راهنمايي براي استفاده از اين مواد غذايي باشد يا مشخصات اين كالا را معرفي كند، ندارد.چيزي كه ما در رابطه با شخصيتهاي تاريخي و مؤثر و همچنين شخصيتهاي سياسي و مؤثر در ابتداي انقلاب اسلامي داشتيم، بيشباهت به تمثيلي كه نقاش مورد اشاره دارد، نيست.من فكر ميكردم در رابطه با بزرگداشت هفتم تير و شخصيت بزرگوار آن حادثه يعني شهيد بهشتي، تصويري كه ما در سال 1361 براي بزرگداشت ايشان داشتيم و در سالهاي 62 و 63 تا الان داشتيم، سال به سال فرق كرده است.به نظر ميرسد قدرت ما براي فهم آنچه باعث بروز چهرهاي درخشان چون شهيد بهشتي و ديگر يارانش بوده است، به علت فاصله گرفتن نظام ارزشي جديد، پيشداوريهايي كه به دنبال اين فضاهاي جديد و اتفاقات گوناگوني كه حادث شده، واقعاً دشوار شده است؛ لذا انديشيدن به اين مساله بسيار مهم است، اين سرنوشت غلط نه ربطي به چهره شهيدبهشتي دارد و نه به قانون اساسي مربوط ميشود.مشاهده ميفرماييد همين قانون اساسي چگونه در جريانات سياسي مختلف دستخوش تفاسير گوناگون ميشود و وضعيتي پيش آمده كه افق فكري ما با افق فكري كساني كه نشستند و اين قانون اساسي را تنظيم كردند، فاصله زيادي گرفته و ايجاد ارتباط بين اين افقها بسيار دشوار شده است.بدين اساس به نظر ميرسد كه واكاوي اين مساله كه چرا چنين اتفاقي پديد آمده است، بسيار مهم تلقي شود.بحثي كه من در اين فرصت كوتاه و به طور خلاصه ارائه خواهم كرد، اشاره به يكي ادامه در همینجا
روزنامه اطلاعات هفت تیر
۱ نظر:
ارسال یک نظر