سناريوي انتخاباتي اصلاح طلبان در اين دوره براي قشر متوسط و دانشگاهي و روشنفكر طراحي نشده است، ضعفا و محرومان نيز چون گذشته جائي در اين بازي ندارند؛ اين پازل اينبار بر مبناي «اصولگرايان» چيده شده است.پايگاه اينترنتي "يوراسيا اينسايت" در مقاله اي تحليلي پيرامون تاكتيك اصلاح طلبان ايران در انتخابات رياست جمهوري دهم، نوشت: با شدت گرفتن مبارزات انتخاباتي در ايران، مقاصد برخي از مهمترين رقابت كنندگان به طور فزاينده اي «مرموز» مي شود؛ اين موضوع به ويژه در مورد اصلاح طلبان و «نمايش شكافي» كه هم اكنون در دستور كار دارند، مصداق پيدا كرده است.هنگامي كه خاتمي اوايل فوريه اعلام كرد يكبار ديگر براي رياست جمهوري ايران تلاش خواهد مي كند، تاكيد كرد که وي بخت برنده شدن دارد. شايد وي هنوز هم اين موضوع را تكرار كند، ولي برخي ناظران سياسي معتقدند در شرايط كنوني خاتمي ممكن است به وجهه و اعتبار سياسي خود و در سطح كلان به آرمان اصلاح طلبي در ايران لطمه جبران ناپذيري بزند.حال اين سوال مطرح مي شود كه چرا وي وارد رقابت هاي انتخاباتي مي شود و چگونه «خاتمي نه چندان جسور» اين «ريسك بزرگ» را به جان خريده است؟با توجه به باقيماندن سه ماه و نيم ديگر به راي گيري انتخابات رياست جمهوري، علت و انگيزه خاتمي از شركت در اين انتخابات، سوالي است كه گمانه زني هاي داغي را در ايران به همراه داشته است.برخي كارشناسان مي گويند، خاتمي همانند مسابقه دو ميداني مسافت طولاني، در ابتدا سرعتي بالا دارد و پيش از خط پايان مي ايستد؛ هدف اصلي خاتمي اين است كه پايگاه اصلاح طلبي خود را كه از زمان شكست وي در انتخابات رياست جمهوري سال 2005، به حاشيه رانده شده است و به آن توجهي نمي شود دوباره احيا كند و به آن سرعت دهد.وي همچنين مي تواند از نامزدي خود به عنوان سكويي براي بي اعتبار كردن دولت اصولگرايان استفاده كند؛ اين مهمترين بخش پازل انتخاباتي اصلاح طلبان است؛ آنها به دنبال «يارگيري از جبهه طرفدار احمدي نژاد» يا همان «اصولگرايان» هستند.اصلاح‌طلبان به خوبي مي دانند كه تنها راه شكست دادن احمدي نژاد، جذب راي دهندگاني است كه در انتخابات پيشين به حمايت از نامزدهاي اصولگرا روي آوردند.آنها خوب مي دانند با توجه به اينكه سياستمدارن جناح اصولگرا بخش اصلي مهمترين ائتلاف راستگراهاي ايران را تشكيل مي دهند كه رياست جمهوري خاتمي را تضعيف كردند و در نهايت وي را به حاشيه راندند، رسيدن به چنين هدفي چالشي دشوار است ولي به نظر مي رسد «مبهم بودن نظام سياسي ايران» از يكسو و «نگاه ترديدآميز احمدي نژاد به هم كيشانش» براي محروم كردن همه اعضاي محفل خودي از روند تصميم گيري، از سوي ديگر، باعث شده است اصلاح طلبان تاكتيك انتخاباتي خود را بر روي اين «پاشنه آشيل اصولگرايان» طراحي كنند.مي توان از اين ياس و بيگانگي «راست ميانه» از احمدي نژاد براي ترغيب آنها به حضور گسترده در صحنه انتخابات استفاده كرد؛ دست كم اين احتمال وجود داردكه اصلاح طلبان با همين اصولگراها ائتلاف كنند.برخي اظهارنظرهاي چند وقت گذشته تعدادي از سران طيفهاي سنتي و ميانه اصولگرايان در انتقاد از احمدي نژاد، تصميم سازان جبهه اصلاح طلبي ايران را خوشحال كرده است.دسامبر گذشته علي اكبر ناطق نوري و محسن رضايي دو تن از اصولگرايان با نفوذ، علنا خواستار آن شدند كه يك «دولت ائتلافي» در ايران تشكيل شود دولتي كه دربرگيرنده همه جناحهاي شناخته شده باشد و اصلاح طلبان نيز در ان حضور داشته باشند.به تازگي محمد رضا باهنر نايب رئيس با نفوذ مجلس ايران هم علني با هشدار به احمدي نژاد گفت "در صورتي كه احمدي نژاد رويه خود را تغيير ندهد اصولگرايان نامزد ديگري را براي انتخابات آتي معرفي خواهند كرد".بحث هاي جدي نيز وجود دارد كه آيا جريان اصولگرا درباره تصميم خود براي «قيام در برابر احمدي نژاد» جدي است يا خير؟ ناظران سياسي معتقدند آنها بلوف مي زنند.به هر حال خاتمي تاحدي كليد تحولات آينده ايران را در دست دارد، اگر وي در رقابت هاي انتخابات رياست جمهوري باقي بماند به احتمال زياد رهبران اصلي جريان اصولگرا دوباره از احمدي نژاد حمايت خواهند كرد. در اين صورت جناح اصولگرا يكصدا تلاش خواهد كرد مردم حضور گسترده اي در انتخابات داشته باشند و در نتيجه روياي پيروزي اصلاح طلبان نقش برآب خواهد شد.با اين حال خروج خاتمي از صحنه رقابت هاي انتخاباتي ممكن است راه را براي اصلاح طلبان باز كند تا ائتلاف انتخاباتي پيروزمندي تشكيل دهند.ولي براي تحقق اين پيروزي، اصلاح طلبان بايد نامزدي پيدا كنند كه از يكطرف پايگاه آنها را سرحال نگهدارد و از طرف ديگر حاميان جريان اصولگرا را جذب كند؛ اين نامزد مي تواند «ميرحسين موسوي» باشد.موسوي از ديرباز نزد اصلاح طلبان محترم و در عين حال درميان جريان اصولگرا هم از احترام گسترده اي برخوردار بوده است همچنين گفته مي شود وي از دوستان نزديك خاتمي است.ماه ژانويه گذشته خاتمي درست چند هفته پيش از اعلام ورود به صحنه انتخابات اعلام كرد "در صورت نامزد شدن ميرحسين موسوي وي نامزد نخواهد شد"؛ سخنان خاتمي اين روزها اين گمانه زني هاي داغ را به همراه داشته كه ممكن است خاتمي به نفع ميرحسين موسوي از صحنه انتخابات كنار برود.با اين حال موسوي كه طي دو دهه گذشته از صحنه سياست دور بوده است، علائمي را فرستاده كه آماده است امسال وارد رقابت هاي انتخاباتي بشود، ولي تاكنون رسما نظرش را اعلام نكرده است. ناظران سياسي معقتدند خاتمي و موسوي هنوز هم درمورد برنامه هايشان براي تغيير موازنه در براي رهبران جريان اصولگرا و احمدي نژاد چيزي نگفته اند، به نظر مي رسد كه خاتمي از تجربيات گذشته خود ياد گفته است كه نبايد سعي كند مقاصد سياسي خود را فاش كند تا مبادا مخالفانش از آنها سوء استفاده كنند.اما همه چيز بر وفق مراد اصلاح طلبان نيست، شايد چيزي كه باعث پيچيده تر شدن مبارزات انتخاباتي آتي شده، نامزدي مهدي كروبي رئيس پيشين مجلس ايران است، به نظر مي رسد كه ورود كروبي به صحنه انتخابات باعث تشتت آرا و كمتر شدن بخت اصلاح طلبان براي پيروزي خواهد شد. بعلاوه هر يك از نامزدهاي اصلاح طلب خاتمي، موسوي و كروبي از بخش هاي مختلف جامعه براي حمايت خود دعوت كنند؛ خاتمي مي تواند «روشنفكران شهرنشين» و اعضاي «طبقه متوسط»، موسوي مي تواند «اصولگرایان مايوس» را بسيج كند و كروبي هم تمام انرژي خود را براي جذب حمايت «مناطق روستايي» معطوف كند. كروبي علني اعلام كرده است كه فعلا در رقابتهاي انتخاباتي باقي خواهد ماند ولي برخي كارشناسان اين موضوع را باور ندارد و معتقدند وي در چارچوب برنامه اصلاح طلبان در مرحله نخست مبارزات انتخاباتي در صحنه خواهد بود تا با ايجاد يك جبهه به ظاهر متفاوت در لحظات آخر به سود يكي از نامزدهاي اصلاح طلب ديگر كنار برود.فارغ از اينكه نتيجه نهايي انتخابات چه خواهد شد، به نظر مي رسد كه رقابت هاي انتخاباتي رياست جمهوري ايران مطمئنا يك يا دو نتيجه غيرقابل پيش بيني و شگفت آور در پي خواهد داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر